مامان تنبل
خوب دیگه چه کنم
بزرگتر که بشی متوجه میشی که گاهی انقدر خسته ای و یه زمانی تو زندگی انقدر مشغله های بیخودی میاد سراغت که حتی برای تایپ 2-3 جمله ام انرژی نداری
این چند وقته زندگی مامان و بابا تو این حالت قرار داره، هر دومون داریم ارشد درس میخونیم و سرکار میریم و یه اسباب کشی داشتیم ( خونه بابایی حسن ) و ...
اره عزیزم بهونه ها زیاده برای تنبل شدن تو نوشتن وبلاگت ، اما عکس انداختن از تو پسر یکی یدونه شیرینم هیچ وقت فراموش نمیشه
دوست دارم زندگیم - میخوام عکسای خوشگلت رو جهت یادگاری چندتاییشو بزارم ، باشد که مرا ببخشی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی